حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه پارسی دیت را نصب کنید Friday, 3 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1542 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 35×
واکنش و نگارش دردنامه حزن انگیز در رثای زنده یاد “نادر جاوید” / به قلم : جبار چراغک
01 دسامبر 2020 - 1:56
شناسه : 1849

پایگاه خبری تحلیلی بلادشاپور * خدا می داند که هیچ کسی به اندازه ی مرحوم جاوید، در رویارویی و در آمد و شد، چه در مدارس و چه در اجتماع، به من انرژی مثبت تزریق نمی کرد. اصلا نوع نگاهش و فحوای کلامش بمبی از انرژی بود.   “جبار چراغک” فرهنگی کهگیلویه ای با نگارش […]

ارسال توسط :
پ
پ



پایگاه خبری تحلیلی بلادشاپور *

خدا می داند که هیچ کسی به اندازه ی مرحوم جاوید، در رویارویی و در آمد و شد، چه در مدارس و چه در اجتماع، به من انرژی مثبت تزریق نمی کرد. اصلا نوع نگاهش و فحوای کلامش بمبی از انرژی بود.

 

“جبار چراغک” فرهنگی کهگیلویه ای با نگارش دردنامه حزن آلود به مرگ “نادر جاوید” فرهگی کهگیلویه ای که روز گذشته آسمانی شد ، واکنش نشان داد.


به گزارش“ پایگاه خبری تحلیلی بلادشاپور ”، متن این یادداشت بدین گونه است ؛

“کُل نفس ذائقه الموت،ثم الینا ترجعون”

یک به یک باید شد از دنیا برون
زین سبب گویم الیه راجعون

اساسا واژه ی “کوچ” بیشتر از آنچه بارِ معنایی مثبتی داشته باشد، ذهن ها را به سوی فراق و جدایی رهنمون می سازد.

بنابر این باید بگویم، در مدتِ سی و یک سال تدریس در مقاطع ابتدایی و راهنماییُ قریب به بیست سال آن در کلاس چهارم ابتدایی، درسی را با عنوانِ کوچِ پرستوها تدریس می کردم.
در هر بار تدریس و خوانشِ این درس،اشک در چشم هایم حلقه می زد و بغض گلویم را می فشرد، به طوری که بیشتر وقت ها خوانشِ آن درس، به دلیلِ آنچه بیان شد، به درازا می انجامید.

اوجِ حلقه زدنِ اشک و شدت بغض آنجا نمودار می شد که به این جمله می رسیدم:

” و سحرگاهان بیدار می شویم و می بینیم که از پرستوها خبری نمانده است.”

آری در آن دم، کوچِ دوستان، عزیزان، همکاران و هم نوعان را مجسم می کردم که در سحرگاه و یا شامگاهی، رخت سفر بربندند و بدونِ خداحافظی ما را ترک کنند.

حالا در میان آن مسافرانِ آسمانی، “نادر” آن عزیزِ خوش قلب و خندان،خاص تر و نادر تر بود.
انسان موُدب و فرهیخته ای که پاکدستی و پاک چشمی اش زبانزدِ عام و خاص بود.
مردِ بزرگی که آثارِ پشتکار، خلاقیت، مردم داری، همراه با حُسن خُلق، در چهره اش نمودار و در ناصیه اش جلوه گری می کرد.
خدا می داند که هیچ کسی به اندازه ی مرحوم جاوید، در رویارویی و در آمد و شد، چه در مدارس و چه در اجتماع، به من انرژی مثبت تزریق نمی کرد. اصلا نوع نگاهش و فحوای کلامش بمبی از انرژی بود.

و البته باید بگویم که:

در میان جمعِ ما یک “نادرِ جاوید” بود
عاقبت در بینِ ما نادر شد و جاوید ماند

این ضایعه ی دردناک و این ثلمه ی عظیم را به جامعه ی بزرگ آموزش و پرورش، دوستان، همکاران و محبّین آن سفر کرده،
و خانواده ی کِرام و گرامش و به ایل بزرگ نویی و طایفه ی سترگ زیلایی تسلیت و تعزیت می گویم. از خداوند منان آرامش ابدی را برایشان خواستارم.

روح او شاد و روانش شاد تر
آن جهان از این جهان آباد تر

نادری از نادرانِ روزگار
رختِ خود بربست و رفت از این دیار
نیک سیرت، پاک چشم و دست پاک
با ادب، فرهیخته و والاتبار
خنده رو بود و بشاش و خوش سخن
پر تحمّل، در مصائب بردبار…
عمر وی بحری پر از امواج بود
لیکن او را من ندیدم بی گدار
دست و پا و دل بر آن دریا زند
یا ندیدم هیچ باشد بی قرار
او امینِ تک تکِ همکار بود
نزدِ هر همکار بودش اعتبار…
تا خبر از مرگِ او آورد باد
گو که خنجر خورده بر قلبِ جبار
از صمیمِ قلب، دوستش داشتم
مهر ِ او تا سال های آزگار
در درونم می تراود همچو مَه
می شکوفد همچو غنچه در بهار
می گدازم در فراقش همچو شمع
از جفای چینیانِ نابکار…
نامِ نیکش تا ابد جاوید باد
خاطراتش تا قیامت ماندگار

جبار چراغک

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.